درد سر دل به سر نمی آید
درد سر دل به سر نمی آید
پای از گل عشق برنمی آید
پای از گل عشق برنمی آید
آوخ عمرم به رخنه بیرون شد
آوخ عمرم به رخنه بیرون شد
وین بخت ز رخنه درنمی آید
وین بخت ز رخنه درنمی آید
گفتم شب عیش را بود روزی
گفتم شب عیش را بود روزی
این رفت و زان خبر نمی آید
این رفت و زان خبر نمی آید
دل خانه فروش نام و ننگم زد
دل خانه فروش نام و ننگم زد
دلبر ز تتق به در نمی آید
دلبر ز تتق به در نمی آید
از هرچه کند خجل نمی گردد
از هرچه کند خجل نمی گردد
وز هرچه کنی بتر نمی آید
وز هرچه کنی بتر نمی آید
هم دست زمانه شد که در دستان
هم دست زمانه شد که در دستان
رنگش دو چو یکدگر نمی آید
رنگش دو چو یکدگر نمی آید
پر کنده شدم وز آشیان او
پر کنده شدم وز آشیان او
یک مرغ وفا به پر نمی آید
یک مرغ وفا به پر نمی آید
بر هجر نویس انوری کارت
بر هجر نویس انوری کارت
چون کارت به جهد برنمی آید
چون کارت به جهد برنمی آید